۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا شکرت

سلاااااااااااااااااااااام دوستای خوبم.
امیدوارم که حال همتون خوب باشه.....
مثل من......!!!!!!
من حالم خیلی خیلی خوب شده. خدایا شکرت خدیا نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم احساس میکنم نماز ارضام نمیکنه دوست دارم یه کار دیگه بکنم. مثلا دوست دارم بمیرم..............
نمیدونم کدوم یکی از شما عزیزا به این حسی که من رسیدم رسیدید اما خیلی حال میده آدم احساس  قدرت میکنه و احساس میکنه دیگه به هیچ کس تو این دنیا نیاز نداره.
موفق باشیییییییییییییییییییییییییییییییییییییید و سبز
بای بای فعلا

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

سلام دوستای گلم .
ممنون که وبلاگ اومدین و این خونه تاریک وبلاگ من رو با نور وجود نورانیتون روشن کردین .
سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا رو به همه دوستای گلم تبریک میگم و امیدوارم که زیر سایه این دو عزیز به موفقیت برسید.
راستی بچه ها امروز خاله و شوهر خالم از کربلا راه افتادن . وااااااااااااااای که چقدر خوش به حالشونه.
وای که چقدر سعادت میخواد کربلا رفتن.
یا امام حسین میتونم خواهش کنم که اگه منو کربلا راه نمیدی لااقل بزار یه بار دیگه خواب کربلاتو ببینم آقا....
به خدا دوستت دارم....
به خدا من کنیزتم....
خدایا خودت به درد دل عاشقا برس........

امروز صبح مادرم رو هم با خودم به پارک بردم تا ورزش کنه.
نمیدونین چه هوایی بود انقدر سرد بووود.
راستی نگفتم من و خواهرم که دو سال از من بزرگتره هر روز ساعت 6 میریم پارک ساعی و ورزش میکنیم .
خیلی حال میده هم برای سلامتی و تناسب اندام خوبه هم برای این که نماز صبحتون قضا نمیشه.
پیشنهاد میکنم برین و ازجوونی و از دوران زندگیتون لذت ببرین.
مدت ها بود که طعم واقعی زندگی رو نچشیده بودم. مدت ها بود که احساس شادابی نداشتم . یه نامرد در حقم چنان جفا کرد که از همه چیزم افتادم....
من اونو نمیبخشم...
تا آخرین لحظه های زندگیم بدیشو فراموش نمیکنم....
خیلی سخته که یکی با احساساتت بازی کنه.....
اصلا ولش کن ارزش نداره که بخوام بهش فکر کنم چه رسد به این که .....
ولی من نه نفرینش کرد و نه آهی پشتش کشیدم....
فقط اونو سپردم به امام حسین. چون اونم عاشق امام حسینه......
مدونم که خود آقا اباعبدالله حقشو کف دستش میذاره . من کی باشم .....
راستی میخوام از زهرای نازم تشکر کنم که به وبلاگم اومد و میخوام بهش بگم که آدرس وبلاگشو ندارم و برام بذاره . همچنین برای فاطمه دریایی گلم ...
خوب من دیگه کم کم باید برم میخوام اینو بدونین که واسه تک تکتون دعا میکنم و از خدای مهربونم میخوام که شما دوستای گلم رو گیر هیچ نا اهل بی معرفت نکنه.

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

بازم سلام ....
وای خدا چقدر دلم گرفته الان ...
رفتم به ولاگ یکی از دوستای خوبم سرزدم با نام فاطمیون خیلی با عکساش گریه کردم . عکس های آقام حیدر و اربابم حسین بود. 
خدایا مرسی .

نمیره از خیال ما شبای بین الهرمین 
نقش قشنگ پرچم اربـــــــاب حسین
یادش بخیر گنبدشو دیدم با چشمون ترم
یادش بخیر هروله روبرو حــــــــــــرم
این بار دیگه جون میدم آقا به زیر ایوون طلات
اگه یه بـــــــــــــــــــــــــــــار دیگه بیام کربوبلا



خدایا چی میشه منم برم........

 

 کربو بلا شبای جمعه شبای حساسشه
رقیه تو سحن عمو عباســــــــــــــــشه
 


خدیا ازت خواهش میکنم قسمت منم کربلا کن 
به خدا دیگه دارم میمیرم 
انقدر دلم میخوااااااااااااااااد 
انقدر دلم هوس کربلا کرده که نگو 
خدایا التماس میکنم 
یا حسین حالا دیگه اومدی تو دل من و منم مثله عاشقای واقعیت همش دارم برات اشک میریزم . 
خدایا چی میشه برم تو حرم آقام علی.........
یعنی میشه خوابم تعبیر بشه؟؟؟؟
یعنی میشه منم بتونم برم تو حرم ارباب گریه کنم
دستای کثیفمو به حرم ناز و مقدسش بزنم؟
پاهای گناهکارمو رو فرشای تمیزش بذارم؟
چشمای خطاکارم رو به ضریحش بدوزمو بهش 
قول بدم؟؟؟؟؟
بهش بگم ببخشید مولا..
ببخشید سالار.......
ببخشید که بیست و یک محرم تورو شنیدم و حست نکردم
ببخشید ارباب
ببخشید که سالها دلم خواست اما نه تو رو.......
ببخشید ارباب.....
ببخشید که خیانت کردم .
ببخشید که در حقت جفا کردم...
ببخشید که تودرخشیدی و من چشمامو بستم.....
منو بخشیدی و من چشمامو بستم.........
ارباب میگفتم یه قطره اشک واسه تو وروود به بهشته 
اما من نشنیدم 
اما من ندیدم
امید میگفت ارباب اینطوریه 
من ندیدم 
من نشنیدم 
ارباب بذار بیام پابوست
بذار منم سگ در خونت بشم
بذار منم عاشقت باشم
این از کرم و فضل خدای مهربونم و شماست که عاشقت شدم 
ارباب نگاتو ازم برندار چون 
من بدون تو = خوار و ذلیل
من بدون تو = بدبخت و عاجز
ارباب دوستت دارم

یا حســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین