۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

چقدر سخته

چه قدر سخته تو چشماي کسي که تمام عشقت رو ازت گرفته و به جاش يه زخم هميشگي رو به قلبت هديه داده زل بزني و به جاي اينکه لبريز کينه و نفرت بشي حس کني که هنوز دوستش داري.چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به ديواري تکيه بدي که يه بار زير آوار غرورش همه وجودت له شده. چه قدر سخته تو خيالت ساعتها باهاش حرف بزني اما وقتي ديديش هيچ چيز نتوني بگي. چه قدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشک گونه هاتو خيس کنه اما مجبور باشي بخندي تا نفهمه هنوز دوستش داري... خیلی سخته...
با خیال تو به سر بردن اگر هست گنـــاه
با خبـر باش که من غرق گناهم هر شب

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

برای تو نوشتم

دین روی ماه تو اگه یه روزی پا بده! با گوشه نگاه تو حاجتمو خدا بده! دلی به تو بستم دله پریشونه شده دل مستم دیوونه دیوونه تا که با تو هستم غمی نمیمونه ای حبیبم بیا اباصالح ای گل فاطمه بیا اباصالح ای گل فاطمه
تو که نیستی هر چی غصه س تو صدامه
تو که نیستی هر چی اشکه تو چشـــــــامه
از وقتی رفتی دارم هر ثانیه از غصه رفتنت میسوزم..........

دلتنگی

زمزمه های دلتنگی دلتنگم...دلتنگ روزهای با هم بودنمان ...دلتنگ تو...دلتنگ من...دلتنگ لبخندهایمان! دلتنگ همه چیزهایی که از آن ِ من و تو بود...!حیف که بود...! دلتنگ صدایی هستم که هربار مرا به نام صدا می زد و چشم هایی که هر بار خیره به من می ماند. دلتنگ دست هایی هستم که نوازشگرم بود وشانه هایی که تکیه گاه دلتنگیم...! دلتنگم...دلتنگ ِتو...! اما امروز نه دستی هست که نوازشم کند و نه شانه ای که تکیه گاهی باشد برای دلتنگیَم...! امروز نه دستانت را دارم ،نه نگاهت را،نه شانه هایت را ...! امروز عجیب دلتنگم و تو نیستی... امروز می خواهمت و تو نیستی... امروز چشم هایم تو را می خواهد،لب هایم نام تو را فریاد می زند،و دستانم عجیب دلتنگ لمس ِ دست های گرم توست... دلتنگم ...دلتنگ ِ همه ی روزهایی که تو را داشتم...!دلتنگ ِ همه ی روز هایی که تو مرا داشتی...! امروز اما عجیب دلتنگتم و تو نیستی... امروز تو دلتنگ ِ کیستی...؟چشم هایت به کدامین سوست...؟ کدام دست دستانت را می فشارد؟کدام قلب خانه ی توست...؟ امروز شانه هایت پناه ِ کدامین دل ِ دلتنگ است...!؟!!!؟!

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

عشق

عشق یعنی مستی و دیوانگی....

عشق یعنی با جهان بیگانگی....

گریستم چون کفش نداشتم، تا اینکه مردی را دیدم که پا نداشت ...!!!

برایت دعا میکنم که خدا از تو بگیر ، هر آنچه که خدا را از تو میگیرد....

زندگی آنچه زیسته اییم نیست ، بلکه آن چیزیست که به یاد می آوریم تا روایتش کنیم .... ( دکتر علی شریعتی)

ســــــــــــــبز باشید....

سلام اول

از شبــنم عشــــق خاک آدم گل شد صد فتنه و شور در جهان حاصل شد سر نشتر عشق بر رگ روح زدند یک قطره فرو چکیـد و نامش دل شد با سلام امروز تولد وبلاگ منه ( نسترن های صورتی ) میخوام از شما دوستای خوبم که زحمت کشیدید و به وبلاگم سر زدید خواهش کنم که با نظرات خوب و سازندتون کمک کنید تا وبلاگم رو پر بار کنم. با تشکر ( نسترن )